زیتون

ناچشیده جرعه ای از جام او عشق بازی میکنم با نام او

زیتون

ناچشیده جرعه ای از جام او عشق بازی میکنم با نام او

ادعا

چرا من اینجوری شدم خدایا . دلم پر میزنه براش . اما نمیتونم یه آف کوچولو براش بذارم حداقل حالشو بپرسم . از صبح تا حالا شاید 20 بار آیدیشو باز کردم اما دوباره بستمش .  آخه چی بگم . حرفی ندارم ! حرفی نمونده هیچی نمونده انگار  . میخوام برم بخوابم . کاش فردا صبح دیگه بلند نمیشدم . این بزرگترین آرزوی هر شبمه .

 

ادعا

 

نمیگم خطا نکردم من که ادعا نکردم

همه گفتن بی وفایی ولی اعتنا نکردم

راهیه سفر شدی تو من دلم میخواست بمونی

واسه موندن تو اما به خدا دعا نکردم

توی کوچه ی رفاقت یه سلام جواب ندادم

تو دلم تویی اونو با کسی آشنا نکردم

میدونم دوسم نداری حتی قد یه قناری

ولی عاشقم هنوزم بدون اشتباه نکردم

زیر دین ناز چشمات عمریه دارم می سوزم

تا خاکستری نشه دل دینمو ادا نکردم

نامه های عاشقونه با نشونه بی نشونه

اما از کسای دیگس پس اونارو وا نکردم

نمیگم خطا نکردم من که ادعا نکردم

همه گفتن بی وفایی ولی اعتنا نکردم

زیر دین ناز چشمات عمریه دارم می سوزم

تا خاکستری نشه دل دینمو ادا نکردم

نامه های عاشقونه با نشونه بی نشونه

اما از کسای دیگس پس او نارو وا نکردم

 نمیگم خطا نکردم من که ادعا نکردم

همه گفتن بی وفایی ولی اعتنا نکردم

همه گفتن بی وفایییی ... .

                                     هنگامه

نظرات 6 + ارسال نظر
لی لی جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:31 ق.ظ http://liliana.blogsky.com

سلام مرسی وبلاگ زیبایی داری .به من باز هم سر بزن.

سلام خواهش میکنم. چشم .همچنین .

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:58 ق.ظ http://rue.blogsky.com

اگه یه روز بهار رو دیدم
بهش میگم بهترین روز عمرم بیست و نه اسفند بوده
نه به خاطر اومدن بهار
فقط به خاطر اینکه زمستون موقع رفتنش بهترین هدیه رو به من داد
.
..
...
کاشکی تو هم تو این موقعیت بهترین چیزو دریافت کنی

کاشکی ... .

م شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:40 ق.ظ http://roozanehayam.blogsky.com/

من میگم یه چیزی رو بهانه کن واسش آف بذار
که مثلن فقط قصدت سوال کردن بوده(چشمک)
تازه قیافه حق به جانب هم بگیر

سوال ؟ !
نمیتونم . عین احمقا یه فکرایی میکنم !‌
انقد پررو بازی در آوردم که دیگه ... .

یلدا شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:12 ب.ظ http://h2oo.blogsky.com

سلام
امیدوارم موفق باشی و پیشرفتای زیادی بکنی

سلام
قربونت برم . ممنون.

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام زیتون جوون
ممنون از اینهمه لطفی که به من داری
منم دوست دارم
شاد باشی مهربون

سلام عزیزم .
خواهش میکنم این چه حرفیه من حقیقت رو گفتم .
خوشحالم توام دوسم داری .
تو هم شاد باشی. واقعا شااااااااااااااااد .

آوا شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:02 ب.ظ

سلام زیتون جونم
منم دلم واسش پر میکشه...ولی می دونم اگه چیزی بگم هم جواب نمیده، سر حرفش هست. خداحافظی کرده رفته...واسه همیشه!
خیلی دلم غصه است...حاظرم هر کار بکنم و اون برگرده....امید!!!

سلام آوایی
میدونم چی میگی عزیزم . ولی من میدونم که جواب میده . من خداحافظی کردمو رفتم ! من اصلا خودمم قاطی کردم نمیدونم چی کار کردم ! ولی من حس میکنم همیشه شرمندشم چون مرام داره ! یه جور معرفت داره و آدم اینجوری خجالت زدس !
قربونت برم عزیزم . میدونم چیه تو دلت . شاید یه روز برگرده آره امید !‌

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد