زیتون

ناچشیده جرعه ای از جام او عشق بازی میکنم با نام او

زیتون

ناچشیده جرعه ای از جام او عشق بازی میکنم با نام او

(۱۳) دلم میخواد ...

میدونی چیه ؟  من یه چیزی دلم می خواد .دلم می خواد دوباره عاشق شم  .اما نمی شه !!! مثل قبل اما نمیشه !!! عاشق اون ! اما نمیشه ! دوباره عاشق خود خودش بشم اما نمیشه . دلم میخواد دوباره شبا تا صبح براش گریه کنم دلم میخواد .دلم می خواد دوباره صبح وقتی چشممو باز میکنم اولین چیزی که میاد تو ذهنم اون باشه . دلم میخواد دوباره خوابشو ببینم .دلم میخواد یه بار دیگه بهم اطمینان کنه . یه بار دیگه بهش بگم دوسش دارم  . بهش بگم عاشقش شدم بهش بگم که میپرستمش . بهش بگم تو چرا اینقد خوبی؟ واقعا چرا ؟ اینقد خوب که دلم میخواد دوباره عاشقت باشم.

اگه عقل اجازه میداد حتما هنوزم همون میموندم .اما حالا مجبور شدم شعله ی اون آتیش و کم کنم . میدونم که زمان باعث میشه خاموش بشه و فقط خاکستر که باقی میمونه و اون موقعس که یه نسیمم میتونه تمام خاکسترا رو با خودش ببره !   اما نه حتی اگه اون خاکسترا از بین برن من بازم ... . من بازم چی؟ من بازم چی؟ چرا این حرفو زدم ؟ ادامه ای نیست براش نه؟ نه ! انگار نیست .  آخرش که چی ؟  باز دارم عجله میکنم باز میخوام آخرشو بدونم  . فعلا که دارم میسازم آخرشو واسه خودم اما واقعا چی میشه رو نمیدونم . عیبی نداره .خدا خواسته  .

دارم تلاش میکنم خدا رو خوب بشناسم . دارم دنبالش میگردم توو گذشته ! توو حال ! توو آینده ! من پیداش میکنم . من خدای خودمو پیدا میکنم . تو این کارو کردی؟ من از نصیحت متنفرم  میدونم تو هم هستی . اما بد چیزی نیست یکم بیشتر دور وبرتو نگاه کن شاید دیدیش ... .

فعلا

نظرات 6 + ارسال نظر
م چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:25 ق.ظ http://www.roozanehayam.blogsky.com/

گذشت زمان بهترین مسکنه واسه دردها
نمیدونم چی تو خودش داره که دل آدمو آروم میکنه
امیدوارم بتونی دوباره عاشق بشی اینبار یه عشق دوطرفه و ناب

به نظرت میشه آیا ؟

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:32 ب.ظ http://rue.blogsky.com

خداوندا

اگر روزی گذر کردی , زحال ما خبر کردی و

با چشمان خود نامردی ها را نظر کردی

پشیمان میشوی از قصه ی خلقت

از این بودن
----------------------------------------------------------------
سلام
ازت بازم ممنونم که هر وقت میتونی سری به من میزنی
شاد باشی مهربون

سلام
خواهش میکنم قابلتو نداره. دوستت دارم که میام پیشت عزیز .

آوا چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ

سلام
خوبییییی؟ اتفاقا منم دارم می گردم، منتها خدا خیلی کمکم نمی کنه. نمی دونم چرا. انشاءلله پیداش کنیم.
یاد یه شعری افتادم:
دیریست.....
قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
خسته از صدای زنجیر است....
البته تو که اول راهی عزیزم. باید بهت خداقوت گفت.
انشاءلله هیچ وقت خسته نشی. یه دعای کوچولو هم واسه ما بکن قشنگم...
بوس بوس

سلام عزیزم
اینجوری نگو . شایدم خدا همین جاست درون ما !
اینشالله.
نمیدونم چرا از این اولش ... !‌
همیشه دعاتو میکنم عزیزم .
بوووووووووووس .

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ب.ظ http://rue.blogsky.com

نبودن
هرگز به تلخی از دست دادن
یک بودن
نیست..

خب اون نبودنم بعد از تلخی از دست دادن به وجود میاد ...!

نغمه شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:59 ق.ظ http://www.naghmeh.h.mihanblog.com

سلام عزیزم وقتی کسی پیشت نیست که از قلبت رفته باشه. اگر هم کسی رفته بدون لیاقتتو نداشته. همیشه فکرتو مشغول کسی کن که ارزششو داشته باشه. راستی این شکلک بامزه کدش چیه می تونی کدشو بهم بدی فکر کنم خودت فهمیدی کدومو می گم ص ب

سلام
لیاقت ُ .ارزش. چرا داشت اما نمیتونست .قبول دارم که نمیتونست همینطور که من الان نمیتونم برای دیگری !‌
شرمندتم نغمه جان دنبال سایتش گشتم پیداش نکردم .اما هر وقت پیداش کردم میام بهت میگم. میگردم برات .
قربونتت.

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:29 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
خوشحالم از وبلاگم خوشت اومده


می بینمت
شاد باشی

سلام یاسی جون
آره دوست دارم وبلگتو ولی دوست ندارم خودت همش غمگین باشی ... .
باشه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد