ساده بگویم...
ساده بگویم .نگاه زاده ی علاقه است .
اگر دوچشم روشن عشق به تو نگاه کند
دیگر تو از آن خود نیستی.
زمان میگذرد و زمانه نیز هم.
کودک می شوی.
جوان هستی و جوانی نمی کنی.
می گذری . پیر می شوی .می مانی.
باز هم ، مشل همیشه در پی گمشده ای هستی
که با تو هست ونیست !
باز در پی آن علاقه پنهان،
آن نگاه همیشه تازه هستی .
باز آن دو چشم روشن عشق را در غبار بی امان
زمان جست وجو می کنی .
غافل از آنکه او دیگر تکه یی از تو شده ،
سایه یی خوش بر دل تو .
گوشه گوشه ی این دل خراب ،
سرشار از عطر نگاه توست عزیز دل !
م.م
صلام.!
جوان هستی و جوانی نمی کنی... واقعا که راست گفته شاعر...
آره ... .
دیگر تو از آن خود نیستی...
بعد از این همه مدت هنوزم از آن خود نیستیم...
خیلی ناز بود عزیزم.
شاد باشی...
:)
و دیگر هم نخواهیم شد ...
قربونت برم .
تو هم .
سلام
ببین اول من یه سوال دارم نمیگی این بچه میاد اینجا گیج میشه نوشتی م-م خوب این که اسم منه آخه(نیش)
خوب من الان میخوام بهت نگاه کنم که دیگه مال خودت نباشی(زبون)
آره حواسم بود به اسمه تو هم که اینه .اما آخه کاریش نمیشد بکنم . تو کتاب اینو نوشته بود .(نیشخند)
خیلی وقته مال خودم نیستم !!!
راستی سلام !
سلام
خوبی ؟من فکر کردم فقط خودم ساده میگم.....!!!
زیبا بود
پیروز باشی
سلام عزیزم ...
تو چه طوری ؟ همه ساده میگن .به شرطی که حرف دل باشه ...